خیلیها داشتند «قسم حضرت عباس» شازده را باور میکردند که دُم خروسش معلوم شد…! /حسن راشدی
روز شنبه ٢٢ بهمن و یا یازدهم فوریه (٢٠٢٣) رضا پهلوی و چند سلبریتی، گرد هم آمدند تا باصطلاح برای اداره سیاسی کشور در آینده تصمیم بگیرند!
بعضیها فکر میکنند مهارت اداره کشور با جمعیت ٨۵ میلیون نفری با اتنیکها، زبانها و فرهنگهای متنوع و مختلف، مثل مهارت وارد کردن توپ فوتبال به دروازه و یا انجام مصاحبه جلو دوربین خبرنگاری و یا بازی در نقش و شخصیت سناریو فیلم سینمایی و نمایش اندام است!
حتی به فکرشان نمی رسد که فرزند شاه و گدا بودن هم نه فرد را سیاستمدار و لایق برای اداره کشور می کند و نه نالایق و ناتوان از اداره کشور! رضا پهلوی فقط فرزند شاه سابق است، و هنرش هم در همین حد و اندازه است، دایره اطلاعات او از کشور داری به اندازه دانش بقال جوان سر کوچه ماست که با هیجان میگوید:
« آمریکا کشور داری و دموکراسی را از ما و از استوانه کوروش یاد گرفته و مردمداری را از شعر «بنی آدم اعضای یک دیگرند…» سعدی که «بر سردر سازمان ملل نقش بسته»!!
دانش تکمیلی این باصطلاح شاهزاده در همین یک جمله قابل قیاس است که میگوید: «من تحصیل به زبان مادری را درک نمی کنم!» یعنی نمره درک ایشان از ابتدایی ترین نیاز انسان که همانا تحصیل به زبان مادری است، صفر است!
و البته ایشان در طول چند ماه گذشته که سوار بر امواج اعتراضات بود و با «قسم حضرت عباس» اصرار بر سیستم اداره کشور به صورت جمهوری داشت، در نشست امنیتی اخیر مونیخ «دُم خروسش» نمایان شد!
ایشان با اینکه خودرا طرفدار جمهوری نشان میدهد اما در رویای سلطنت سیر می کند حتی اگر سلطنت موروثی ممکن نشود، سلطنت انتخابی هم مورد قبول ایشان است!!
یعنی این سلطنت اینقدر برایش جاذبه دارد که برای بدست آوردنش حاضر است دست به هر ترفند عوامفریبانه و خندهدار بزند!
«#سلطنت_انتخابی!» چه صیغهای است در خلوت تنهایی باید از خود ایشان پرسید، اما ناگفته پیداست که این ترکیب جدید ایشان باید به منبع لغات زبان فارسی افزوه شود و مفسرین کارکشته سیاسی تفسیرها و توضیحات کافی و وافی در باره آن بدهند تا شاید فرجی باشد برای تکیه زدن بر کرسی سلطنت برای ایشان؟!