مانیفست، چه باید کرد؟ برای فردای ایران
مقدمه
ایران یک کشور کثیرالمله با ملت های گوناگون در غرب آسیا قرار گرفته است. کشوری با ؛ملتهای بدون کشور؛ که شامل ملتهای بلوچ؛ فارس ؛ ترکمن ؛ مازنی ؛ گیلک ؛ تورک ؛ کرد ؛ لر؛ عرب و سایر ملتهای کمجمعیت دیگراست.
هدف این مانیفیست ایجاد صلح و فراهم کردن شرایط زیست بهتر برای ملت های بدون کشور ساکن ایران فعلی است .
ملتهای ساکن ایران ازصدها سال پیش درکنار یکدیگر زندگی کرده و به مراودات فرهنگی ؛ اقتصادی و اجتماعی پرداختند. در طول تاریخ سلسله های متفاوتی دراین گوشه ای از غرب آسیا که فعلاً ایران نامیده میشود به وجود آمده اند ؛حکومت کردند و فرو پاشیده اند. سلسله های قبلی جای خود را به سلسله بعدی داده است. در طول سلسله های مختلف اراضی و وسعت آن متفاوت و گونه گون بوده است. شاید از تشکیل اولین سلسله حکومتی در این فلات چندین هزار سال بگذرد ولی همیشه و اکثر اوقات توسط سلسله های تورک اداره می شده است. صحبت از تاریخ چند هزار سال قبل شاید دقیق و علمی نباشد ولی آنچه مسلم است اینکه این فلات از دیرباز مامن انسانها و ملت های گوناگون بوده است.
در دوره معاصر سلسله های مختلفی در این اراضی تشکیل شده اند که بعد از دوره صفویه دارای تاریخ معین و شاید دقیق ترهستند. بعد از فروپاشی سلسله تورک صفویه ؛ سلسله تورک قاجاریه در این سرزمین با بنیانگذاری و پادشاهی آقا محمد خان قاجار تاسیس شد . او دهگده کوچک طهران را به عنوان مرکز حکومت خود انتخاب کرد. وسعت و اراضی سلسله تورک قاجاریه درابتدای تاسیس آن بسیار بیشتر و بزرگتر از زمان فروپاشی آن بوده است .
ممالک محروسه قاجاریه و حکومت آن در نهایت با دخالت کشورهای خارجی فروپاشید و یک سلسله جدید به نام سلسله پهلوی بوجود بوجود آمد.
هرچند از لحاظ ملیتی شاه جدید از تبار تورک بود ولی با دخالت کشورهای خارجی و صلاحدید آنها یک سلسله با ماهیت و محوریت زبان فارسی به وجود آوردند. بعد از تأسیس این سلسله جدید نام جدید نیز برای آن انتخاب و کشور بر اساس تفکر فارس محوری اداره شد . با وجود زندگی ملتهای گوناگون در آن که دارای فرهنگ متفاوت بوده و به زبانهای مختلف صحبت میکنند محوریت زبان فارسی و حاکمیت آن از اصول اولیه و اجتناب ناپذیر بر همگان تحمیل شد . قبلاً تکلم به زبان فارسی در این فلات فقط محدود به نواحی معینی در شرق آن بوده است و در واقع همان زبان دری است که در برخی از اراضی کشور همسایه افغانستان به آن تکلم میشود . اکثریت قریب به اتفاق ملت های ساکن توانایی صحبت کردن به این زبان بیگانه و همسایه را نداشتند ؛ ولی با ایده ؛ زبان واحد ؛ ـ ؛ ملت واحد ؛ آموزش و تکلم به این زبان بر همگان حاکم واجباری شد تا به اصطلاح ملت ـ دولت ایران را به وجود بیاورند .
پس از فروپاشی سلسله پهلوی سیستم حکومت جدید در این کشور به نام جمهوری اسلامی ایران به وجود آمد و تا حالا در جریان است. سیاست ساخت دولت ـ ملت ایران نیز توسط این سیستم حکومتی تداوم یافت . در صد سال اخیر تلاشهای زیادی شده است تا در این کشور کثیرالمله یک دولت – ملت واحد ایجاد شود ولی من برای اعتقادم که نمی توان از کشورهایی مثل ایران یک دولت – ملت به وجود آورد چون پارادوکسهای آن بیش ازآن حد است که با تحمیل یک زبان بیگانه بتوان به اجبار از آن یک دولت – ملت واحد ساخت.
نگارنده در کتابی به نام ؛ ابتکار صلح جهانی ؛ نظریه جدیدی را در علم سیاست بنا نهاده است که در آن ساختارسیاسی جهان از اولین تشکلهای سیاسی تاحال حاضر را در قالب ؛ نظریه یوردیسم ؛ مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. بر اساس این نظریه نمیتوان به کشوری مثل ایران عنوان دولت – ملت اعطا کرد.
خلاصه نظریه یوردیسم
. تاریخ سیاسی جهان بر اساس این نظریه به سه دوره نظم تقسیم می شود
: ۱) دوره نظم اول : سیستم سیاسی حاکم : دولت ـ امپراتوری
ازاولین تشکلهای سیاسی تا امضای عهدنامه وستفالیا در سال ۱۶۴۸
در این دوره دولت بر اساس تاسیس امپراتوری و اشغال سایر اراضی ملتها و قبض و بسط اراضی امپراتوری تشکیل میشد. ملت ؛ طایفه و گروه بنا کننده امپراطوری حاکم بلامنازعه بوده و حقوق اساسی سایر ملت ها و گروه های انسانی را به رسمیت نمیشناخت.
۲) دوره نظم دوم : سیستم سیاسی حاکم : دولت ـ کشور
از عهدنامه وستفالیا تا فروپاشی شوروی در سال ۱۹۹۱
تشکل های سیاسی در دوره دوم نظم که اکثراً بر اساس تجزیه همان امپراطوری های قدیمی شکل میگرفت ؛ کشورواحدی است با مرزهای مشخص که از ملتهای گوناگون ولی زیر پرچم و فرهنگ ملت حاکم تشکیل شدهاند و عموماً منافع و مصالح و حقوق ملل تابعه در آن نادیده گرفته میشود و غیره
: دوره نظم سوم ۳)
سیستم سیاسی حاکم : دولت ـ ملت
از فروپاشی شوروی تا حال و ادامه
این دوره که با فروپاشی شوروی و در دوره معاصر شروع می شود دولت ـ ملت ها تشکیل می شوند . این کشورها در کل از یک ملت واحد و مشخص شکل می گیرند و اگر هم اقلیتهایی در آن وجود داشته باشند در اندازه بسیار کوچک هستند. به این کشورها میتوان عنوان دولت – ملت واقعی داد . در حال حاضر تعداد اندکی از کشورهای جهان را می توان دولت – ملت واقعی نامید. همانطور که مشخص شد کشور ایران در دوره نظم دوم یوردیسمی قرار دارد. اطلاق عنوان دولت – ملت به آن و همچنین عنوان ؛ ملت ایران ؛ کاملاً اشتباه و از روی عناد سیاسی و ایدئولوژیک است ؛ چرا که در این کشورچندین ملت مختلف زندگی می کنند که حتی جمعیت برخی از آنها به بیش از ۳۰ میلیون نفر میرسد در حالی که تحت اجبار یک ؛ زبان ـ ملت ؛ حاکم در آن کشور هستند . طبیعی است که پس از فروپاشی ایران و تشکیل ملت ـ دولت های واقعی از درون ملت های ساکن فعلی آن؛ این کشورهای جدید وارد دوره نظم سوم شده و اطلاق مفهوم دولت – ملت به آنها ممکن خواهد بود. .
همانطور که هویداست حیات سیاسی مستقل ملت های ساکن ایران با شرایط موجود مقدور نیست و هر حکومتی که با محوریت زبان فارسی و ایرانگرایی بر سر کار بیاید ؛ با سرنوشت ملتهای ایران همانگونه رفتار خواهد کرد که در صد سال گذشته رفتار شده چه ظاهر آن جمهوری یا سیستم سلطنتی و یا هر نوع سیستم سیاسی دیگری که باشد..
حال چه باید کرد ؟؟؟
همانگونه که مشخص شد ملت های ساکن ایران در ۱۰۰ سال گذشته زندگی مصیبت بار؛ تحت ستم ؛ تبعیض و تحقیر داشته اند . در حالی که صاحبان اصلی این سرزمین با فرهنگ خاص خود هستند ؛ از زندگی بر اساس آیین ها و فرهنگ خود منع شده و در صورت اصراربرآن که حق مسلم آنهاست با شکنجه و زندان روبرو گشته و مورد ستم مضاعف قرارمی گیرند.
در دوره زمانی حدود ۱۰۰ ساله به صورت سیستماتیک مورد اسیمیلاسیون واقع شدهاند. زندگی بر اساس فرهنگ خودی و همراه با کرامت انسانی حق مسلم هر انسانی درهرکجای کره زمین است و این حق از ملت های ساکن ایران فعلی گرفته شده و آنها از حقوق اولیه خود محروم شدند . حاکمیت زبان ـ ملت فارس بر ملتهای ایران فعلی باعث به انزوا رفتن و ایزوله شدن این ملت ها گردیده است. به این علت درطول دوره معاصر برخی ازاین ملت ها خواهان و آرزوی جدایی ازاین کشور وتشکیل دولت ملت خود را داشتند.
لزوم گذر ملت های ساکن ایران فعلی از دوره نظم دوم یورد یسم به دوره سوم که در آن حاکم بر سرنوشت خود خواهند بود ؛ ایجاب میکند که این ملت ها در کنارهم و با همکاری و مساعدت بتوانند به این ایده در خود جامه عمل بپوشاند.
همانطور که ذکر شد ملتهایی با جمعیت میلیونی که حتی جمعیت برخی از این ملتها به بیش از ۳۰ میلیون نفر هم میرسد خواهان حاکمیت بر سرنوشت خودهستند. عمده ملتهای ایران از شرق به غرب عبارتند از بلوچها ؛ فارسها ؛ ترکمنها ؛ مازنها ؛ گیلکها ؛ تورکها ؛ کردها ؛ لرها؛ قشقاییهای تورک ؛ عرب ها و سایر ملتهای کمجمعیت دیگر. برای احقاق حقوق ملت های ایران و امکان تأسیس دولت ملت های واقعی توسط این جمعیت های میلیونی آنها باید در کنار و مشارکت هم فعالیت بکند. نگارنده مکانیزمی را که می تواند به اجرا و عملی کردن این خواسته به حق ملت ها منجر شود را در قالب ؛ نقشه راه ایی به شرح زیر بیان می کند.
برای انجام این کار باید ؛ کنگره ( مجمع ) ملتهای ایران ؛ تشکیل شود.
ـ کنکره ملتهای ایران متشکل از نمایندگان تمامی ملتهای ایران خواهد بود.
ـ هرملت ساکن ایران به تعداد ۱۰ نفر از طریق انتخابات داخلی و از طریق آنلاین نمایندگان خود را انتخاب و معرفی می کند.
. ـ تعیین و رضایتمندی از نمایندگان هر ملت بر عهده آن ملت است
ـ محل اجلاس های اولیه این کنگره به صورت آنلاین و مثلاً از طریق زوم است ویا می تواند در یک کشور دموکراتیک تشکیل بشود.
. ـ پس از انتخاب اعضای کنگره هیئت رئیسه کنگره انتخاب خواهد شد
ـ رییس کنگره فرد مورد اعتماد همه ملتهای ایران بوده و سمتی صرفاً تشریفاتی و منسجم کننده دارد و میتواند دورهای و کوتاه مدت باشد.
پس ازاین انتخابات عمومی و انتخابات رئیس کنگره و معاونان و به علت اینکه تمامی ملت های ساکن ایران دراین ام مشارکت دارند و با همکاری و مساعدت هم در زمان کوتاهی با روش های کامل مسالمت آمیز و مبارزه منفی می توان حکومت جمهوری اسلامی ایران را سرنگون کرد.
بعد از دوره سرنگونی حکومت جمهوری اسلامی اعضای کنگره به داخل عزیمت کرده و اداره موقت امور را دراختیار میگیرد.
نمایندگان انتخابی هر ملت در سرزمینهای خود به عنوان اداره کننده امور آن جغرافیا هستند. البته با مشارکت و هماهنگی کامل با یکدیگر و به مثابه اعمال وظایف استانداریهای فعلی تا دوره ورود به دوره استقلال ملی.
ـ دوره فعالیت کنگره ملتها یک سال است.
. دراین دوره کشور به روال عادی و توسط نمایندگان دهگانه هر ملت اداره خواهد شد ـ
. رئیس شورا یک مقام تشریفاتی است مثلاً فرد معتمد و مورد قبول همه ملت ها ی ایران فعلی ـ
– ـ همه اعضای نمایندگان برای پرهیز از هرگونه خشونت ؛ درگیری و جنگ احتمالی در آینده باید با تواضع و انعطاف لازم و احترام متقابل به گفتگو پرداخته و تصمیمات لازم و مشترک را اتخاذ
. بکنند
ـ نمایندگان هر ملت اختیارتام از طرف آن ملت داشته و تصمیمات اتخاذ شده باید مورد قبول همه جمعیت آن ملت قرار گیرد. ( انتخاب بین بد و بدتر)
بدتر : ادامه وجود جمهوری اسلامی یا هر دولت مرکزی با محوریت فارس و ایرانگرایی و ادامه روند فعلی.
بد : رضایت به توافقات انجام شده توسط نمایندگان ملت ها و در آینده داشتن زندگی بهتر و ملی برای خود.
). (برای به دست آوردن هدف بزرگتر بعضی چیزهای کوچک را باید از دست داد
_ ـ تمامی توافقات و تصمیمات باید به دور ازآرمانگرایی ؛ زیاده خواهی و با رضایت تمامی نمایندگان ملت های همجوار اتخاذ شود. مثلا : بلوچستان هیچ ادعای ارضی نسبت به آذربایجان نخواهد داشت چون هیچ مرز مشترکی با یکدیگر ندارند.
ـ دراین دوره کشور به روال عادی و توسط نمایندگان دهگانه هر ملت با حفظ و تاکید بر تمامیت ارضی ایران فعلی و با هماهنگی کامل با نمایندگان سایر ملتها اداره خواهد شد.
ـ اعلام بی طرفی و درخواست عدم مداخله کشورهای همسایه در امور داخلی دردوره انتقال به استقلال ملی.
ـ لغو قراردادهای کلان با کشورهای دیگر
دراین دوره داد و ستد با همسایگان به روال عادی خواهد بود ـ
ـ کنترل مرزها توسط ارتش وبه صورت کاملاً هماهنگ با کنگره نمایندگان ملت ها صورت خواهد گرفت.
وظایف کنگره ملتها ( مجمع نمایندگان ملت های ایران)
وظایف اعضای کنگره تشکیل کمیته های مختلف خواهد بود تا بر اساس تصمیمات این کمیتهها سرنوشت نهایی کشور تعیین شود.
کمیته تعیین مرزهای بین ملت های موجود ۱)
کمیته تعیین و تخصیص درآمد ها و داراییهای ملی و قروض ملی ۲)
۳) کمیته تقسیم دارایی های ارتش و نیروهای نظامی
۴) کمیته حمایت از اقلیت های ساکن در اراضی سایر ملت ها
تشکیل سایر کمیته های مورد نیاز به صلاحدید مجمع نمایندگان ملت های ایران …۵)
شرح وظایف کمیته های مختلف فوق
۱) وظایف اعضای کمیته تعیین مرزها بین ملت های موجود درایران فعلی
مهمترین و شاید دشوارترین کار این روند تعیین مرزهای واقعی و تاریخی بین ملت های موجود است . دراین پروسه تمامی نمایندگان ملت ها با درک متقابل و شناخت کامل از تاریخ و پیشینه جغرافیایی منطقه مورد بحث با طرف های مقابل به مذاکره پرداخته و بر اساس اصول عدالت محور و منطبق بر واقعیت های تاریخی مرز بین دو ملت را تعیین و تایید می کنند.
دراین پروسه احتمالاً احتیاج خواهد بود که از متخصصان و کارشناسان تاریخی و جغرافیایی خارج از اعضای کمیته به عنوان کارشناس دعوت به همکاری بشود.
هدف اصلی رسیدن به اجماع حقیقی و منطبق با واقعیت های تاریخی و جغرافیایی است. باید همه نمایندگان به دور از آرمان گرایی و خیالبافی های جغرافیایی و آرزوهای تشکیل کشوری بزرگ برای خود ؛ در عرض چند ماه توافقات را بین خود نهایی بکنند.
دراین بین تعیین سرنوشت سیاسی شهر تهران بسیار مهم است. با توجه به این که بنیانگذاری و توسعه آن از طرف بنیانگذار و بانی سلسله تورک قاجاریه بوده است و اکثریت جمعیت آن نیز فعلاً تورکها می باشند وهرچند بعضی از آنها و نوادگان آنها به زبان تحمیلی فارسی صحبت می کنند ؛ لذا بهتر است این شهر به تورکها اختصاص یابد . (این پیشنهاد نگارنده است اگر مجمع نمایندگان تصمیم دیگری بگیرد آن تصمیم لازم الاجرا خواهد بود.))
– آماده سازی تمامی مردمان ملتها برای حفظ خویشتنداری و رعایت تمام اصول رایج انسانی و امنیتی بین خود و پرهیز ازهرگونه عمل ناشایست در روند و پروسه گفتگوها تا اتخاذ تصمیمات مهم و راهبردی توسط نمایندگان ملت ها ؛ وظیفه نمایندگان آن ملتها خواهد بود.
– عدم سوء استفاده از شرایط بوجود آمده از نبود دولت مرکزی مقتدر
– – احترام به حقوق سایر انسانهای همجوار و پرهیز از هرگونه رفتارهای نژادپرستی؛ پاکسازی نژادی ؛ درگیری و جنگ احتمالی بین ملت ها . ( مثلا یک گیلک که در الاحواز زندگی می کند نباید مورد بی احترامی و خشونت و افراد آن منطقه قرار گیرد و بر عکس. .
بهترین نمونه الگوی چک و اسلواکی است نه الگویی یوگسلاوی. .
کمیته تعیین و تخصیص درآمدهای موجود ۲)
– – تعیین و بازگرداندن اموال دزدیده شده ؛ اختلاس ها و انتقال دارایی های ملتها به خارج از دوره پهلوی تا کنون.
– – تعیین و تقسیم عادلانه تعهدات مالی و قروض ملی بین ملتهای ایران فعلی
– مذاکره با دولت های میزبان دارایی های دزدیده شده ؛ اختلاس ها و غیره برای انتقال اموال منقول و غیرمنقول به منظور تقسیم عادلانه بین ملت های موجود. .
تقسیم داراییهای ارتش و نیروهای نظامی ۳)
مثلا یک پایگاه نیروی هوایی در یزد صد هواپیمای نظامی دارد ولی پایگاه نظامی گیلان پنج فروند دارد.
. داراییهای نظامی بر حسب جمعیت و اراضی باید به صورت عادلانه بین ملتها تقسیم شود
اصل برایجاد جو همزیستی مسالمتآمیز بین ملت های موجود و در کل بین کشورهای همسایه آینده باید باشد.
– پرهیز ازهرگونه درگیری و جنگ های احتمالی و تلاش برای رسیدن به تفاهم و حل اختلافات از طریق گفتوگو و مذاکره.
۴ ) کمیته حمایت از اقلیت های ساکن در اراضی سایر ملت ها
– – لزوم پرهیز از پاکسازی نژادی و رعایت حقوق انسانی و کرامت انسانی
– تدوین ارزشهای انسانی و حقوق بشری و گنجاندن آنها در قانون اساسی ملت ـ دولتهای آینده
برای کسانی که در داخل مرزهای ملتهای دیگر زندگی میکنند و خواهان اسکان دائمی و عدم مهاجرت به سرزمین پدری خود هستند . ( با توجه به ازدواج های مختلط بین ملتهای گوناگون و آینده فرزندان این ازدواج ها در طول دهه های گذشته)
بعنوان نمونه : بلوچهایی که در آزربایجان زندگی می کنند باید مورد حمایت و پشتیبانی دولت مرکزی آذربایجان قرار بگیرند و حقوق انسانی ؛ اجتماعی و اقتصادی آنها تامین بشود و اگر خواهان مهاجرت به بلوچستان هستند دولت آزربایجان شرایط مهاجرت آنها را با احترام کامل فراهم سازد.
نهایت !!!!!! در !!!!!!!
یک سال پس از شروع فعالیت مجمع نمایندگان و کمیته های آن و تعیین راه حلهای نهایی و تصویب کلیه موارد موضوعات کمیته ها ( یعنی تعیین مرزها و غیره ) ؛ مجمع به اتفاق تمام اعضا و به ریاست رئیس مجمع تشکیل جلسه میدهد و به اتفاق اعضا و به اتفاق آرا مصوبات خود را اعلام می کند.
پس از اعلام رسمی و صدور بیانیه نهایی استقلال ملت – دولتهای ایران فعلی ؛ کشور و سیستم ایران فرو می پاشد و ملت دولت های واقعی ( کشورهای نظم سوم یوردیسم ) از درون آن بوجود می آیند.
هر یک از ملت – دولت های جدید با تشکیل کشور مستقل خود سایر ملت – دولتها ( کشورهای جدید ) محصور در ایران قبلی را به رسمیت کامل می شناسد و از همان تاریخ کشورهای جدید تشکیل می شود.
پایان……..
حسین یورد